وقتی آدم تصمیم میگیرد کار قشنگی برای دیگران بکند، قبل از اینکه قشنگیاش به دیگران برسد، به خودش میرسد. امروز وقتی دیدم میم.ر حالش خوب نیست و روز تولدش دارد زهرمار میگذرد، طی یک حرکتِ «یهویی» تصمیم گرفتم برایش تولد بگیرم؛ یک تولد نقلی چهارنفره. به سراغ عمه رفتم. (این عمۀ سی و هفت ساله، پایه برای انواع دیوانهبازیهای من است؛ از رقص تانگو، عربی و فارسی گرفته تا درست کردن کلیپ از ساحل برای لیلا),برای,میمِ,شهریوری ...ادامه مطلب