من: وای یا ابالفضل رو توری پنجره یه زنبوره بابا میره برش میداره میندازه بیرون و میگه: دیگه نیست! :)) پ ن: مهندسین و کامپیوتردانان گرامی! کمک کمک :(( نور مانیتورم چرا کم و زیاد میشه؟ وقتی مثلا یه عکس تیره یا یه صفحۀ تیره باز میشه نور مانیتور کم میشه، بعد وقتی یه صفحه سفید یا روشن باز میشه اینم نورش به حالت طبیعی در میاد! کاش نگید مشکل از کارت گرافیکه و باید برم عوضش کنم! :| هست ینی؟ >_< ,لحظات,کوچک,زندگی ...ادامه مطلب
[او یک دبیر است] من: استاد دبیری اوضاعش چطوره؟ خوبه؟ استاد: دبیری دوست داری؟ دبیری هم خوبه ولی حقوقش کمههاااا من: استاد؟ :| دبیری حقوقش کمه؟ حداقل واس خانوما که خوبه! :دی استاد: خوبه اما واسه خانوم با لیاقتی مثل شما کمه! روانشناسی و حقوق و اینا میتونه گزینههای بهتری باشه برات. [او یک روانشناس بال, ...ادامه مطلب
خودم جان؟! خسته نباشی عزیزم. امروز برایمان یک روز خوب را رقم زدی. امروز خوب بود چون من تو، جهانم، اتاقم و شعر تازه سروده ام را بسیار دوست داشتم. امروز یک روز خوب بود چون صبح زود بیدار شدم. پنجره را باز کردم. هوای سرد و پاییزی سرصبح سرک کشید به ایوان زندگی ام و همزمان صدای پرنده های رویِ درختِ کنارِ پنجره، تمام اتاق را پر کرده بود. من به گل کوچکم کمی آب دادم. او انگار کمی بزرگ تر از دیروز بود. با ناردونه به مدرسه رفتیم. درست است که او از "س" سلام تا "ی" خداحافظی یک ریز حرف می زند و من هر صبح مجبورم چهل دقیقه ی تمام به حرف هایش گوش بدهم اما وقتی به این فکر می کنم که, ...ادامه مطلب